زن سرشار از احساس( یادداشتی هر چند کوتاه)
واقعیت امر این است که خیلی از آقایان تصور می کنند می توانند بین احساسات و عاطفه با مسائل جنسی شکاف عمیقی ایجاد کنند . اما این تصور غلط است. کسی که چنین تصوری دارد، احتمالا یا جنس زن را نمی شناسد یا انتظار روسپی وارانه از فرد دارد. زن ها احساسات شان همه جای زندگی شان جاریست و این تصور بسیار تصور غلطی است که بتوان این دو را از هم جدا کرد.
زنی که بتواند این گونه رفتار کند احتمالا احساسات را درون خود کشته است. وگرنه وجود زن از احساسات پر است. حال تصور کنید که به شما بگویند وجودت را از آنچه مال تو و از جنس توست خالی کنی. انتظار بی جایی است. در کتاب زن بودن از تونی گرانت اشاره غیر مستقیمی به این مسئله شده است. اینکه وجود زن می تواند از چهار بخش و انرژی تشکیل شده باسد. هر کدام دچار کمبود باشد، آن دیگری زیادی جولان می دهد. در نتیجه بی تعادلی اتفاق می افتد. واقعیتی که وجود دارد این است که زن نمی تواند تک بعدی عمل کند . باید به ابعاد وجودی اش به طور تمام و کمال بپردازد تا به تعادل برسد.
باید وجود زن را بهتر درک کرد. همان گونه که وجود مرد را باید شناخت.